یکی از رخدادهای مهم روزهای اخیر در حوزه ناترازی برق دیداری بود که در جریان برگزاری نمایشگاه پیشگامان پیشرفت رخ داد و در آن رهبر انقلاب در خصوص ناترازی برق و گاز به وزیر نیرو توصیهها و پیشنهاداتی را مطرح کردند.
رهبری از یک طرف بر ضرورت استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی تاکید کردند و از سوی دیگر، خواستار استفاده بهینه از ظرفیتهای کشور و افزایش بهرهوری شدند. نمیتوان انکار کرد که آتش ناترازی انرژی در ایران در حال زبانه کشیدن است و لازم است هر چه سریعتر راهکارهای عملیاتی برای آن در پیش گرفته شود.
وزارت نیرو و ساختار اجرایی هر چند وعدهها و دورنمایی را ارایه میکند، اما در واقع به دلیل برخی ایرادات امکان رفع ناترازیها و کمبودها را در کوتاهمدت و میان مدت ندارد. کسری بودجه افزایش یافته و منابع دولت محدود است و نمیتواند همه نیازهای موجود را پوشش دهد.
حلقه مفقوده رفع ناترازی انرژی در ایران مشارکت بخش خصوصی در پیشبرد پروژههاست. در شرایط فعلی برای بهبود وضعیت ناترازی انرژی در کشورمان بیش از هر عامل دیگری به سرمایهگذاری نیاز داریم. دولت اما به دلیل تحریمها امکان جذب سرمایههای خارجی را ندارد. وقتی سرمایهگذاری خارجی ممکن نباشد، راهکار باقیمانده استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی داخلی است. اما دولت نه خودش به دلیل کسری بودجه امکان سرمایهگذاری، نه امکان جذب سرمایههای خارجی به خاطر تحریمها را دارد و نه تلاشی برای استفاده از ظرفیت بخش خصوصی میکند.
این روند باعث شد تا هر روز و هر سال بحران افزایش یافته و کمبودهای انرژی عمیقتر شود. بر اساس اعلام وزیر نیرو ناترازی برق به ۲۰هزار مگاوات رسیده است. در تابستان ما با کمبود برق مواجهیم و در زمستان به دلیل مصرف بالا با کمبود گاز. از سوی دیگر، در زمستان چون کمبود گاز وجود دارد، کشور با کمبود برق فزاینده هم روبهرو شده است.
در واقع چون اولویت دولت تامین گاز بخش خانگی است و گاز مورد نیاز نیروگاهها که برای به کار انداختن ژنراتورهای تولید برق ضروری است تامین نمیشود، در زمستان با کمبود برق هم مواجه میشویم.
مشکل اینجاست که دولت اقدام به قیمتگذاری دستوری در زمینه فروش برق میکند. این در حالی است که بخش خصوصی به راحتی میتواند از طریق انعقاد قرارداد با صنایع بزرگ و متوسط نیاز آنها را برطرف سازد. اما زمینههای قانونی چنین روابطی فراهم نشده است. این حلقه مفقوده است که مقام رهبری را بر آن داشته که مدام به مقامات دولتی توصیه و تذکار بدهد که از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کنند.
دولت از بخش خصوصی توقع دارد که نیروگاه بسازد و سرمایهگذاری کند، بعد تسلطی بر قیمت فروش نداشته باشد و با قیمتی که دولت تعیین میکند، برق خود را به فروش برساند. دولت برق را از نیروگاههای بخش خصوصی ۱۵۰ تومان میخرد، بعد ۱۵۰۰ تومان میفروشد. سوال این است که وقتی بخش خصوصی برق را ۱۵۰ تومان میفروشد و دولت هم با بهانه اینکه پول گاز را از نیروگاهها نمیگیرد، با قیمت پایین برق را خریداری میکند و با ۱۰برابر قیمت به صنایع میفروشد؛ امروز دولت باید تصمیم خود را بگیرد که آیا مایل است ناترازیهای فعلی ادامه پیدا کند یا اینکه برای مشارکت بخش خصوصی برنامهریزی میکند؟
اینکه وزیر نیرو در محضر رهبری اعلام میکند تا تابستان سال آینده کمبودهای فعلی کاملا برطرف میشود، نیازمند کار و تلاش مشارکت بسیاری است. باید از ظرفیتهای بخش خصوصی برای افزایش تولید استفاده شود. خوب است کمیتهای در وزارت نیرو تشکیل شود و پیشنهادات بخش خصوصی و سندیکای برق و سایر تشکلهای بخش خصوصی را بررسی کند.
اگر پیشنهادات تشکلهای بخش خصوصی ناشدنی بود، کنار گذاشته و مسیر قبلی دنبال شود، اما وقتی معقول بود و مسیر تازهای را پیش روی رفع ناترازیها قرار میداد از آن استقبال شود. دولتی که شعار وفاق و تعامل و همراهی را سر داده است باید با بخش خصوصی کشور خودش هم همراهی کند و زمینه استفاده از ظرفیتهای آنان را فراهم سازد.