رادیو مجازی اتاق ایران : 17 خرداد 1404

در نشست تحلیل وضعیت بین‌المللی ایران، تحت سناریوی توافق با آمریکا مطرح شد

با توافق محدود، سرمایه اجتماعی فعال نمی‌شود | توانمندسازی اقتصاد با سرمایه‌داری ملی

در نشست تحلیل وضعیت بین‌المللی ایران تحت سناریوی توافق با آمریکا تاکید شد: بخش خصوصی باید درباره توافق جامع، نه توافق محدود با حاکمیت و دولت گفت‌وگو کند.

21 خرداد 1404 - 14:05
کد خبر : 85697
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

 

به همت مرکز پژوهش‌های اتاق ایران، نشست تحلیل وضعیت بین‌المللی ایران تحت سناریوی توافق با آمریکا، با حضور علی کریمی‌مله استاد دانشگاه مازندران، ابوالفضل دلاوری استاد دانشگاه علامه طباطبایی، کیومرث اشتریان استاد دانشگاه تهران و حشمت‌الله فلاحت‌پیشه استاد دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد. در این نشست الزامات اجتماعی، نهادی وحکمرانی داخلی در دوران پساتحریم بررسی شد.

زیست‌تنازعی رونق مذاکرات را با مشکل روبه‌رو می‌کند

علی کریمی‌مله استاد علوم سیاسی با در نظر گرفتن پیش‌فرض توافق ایران و آمریکا، گفت: با استناد به ادبیات منازعه، مسائل چندوجهی و هویتی ناظر بر ارزش‌های بنیادی، منازعه میان ایران و آمریکا رام نشدنی است و حل‌وفصل آن بسیار پیچیده و زمان‌بر است؛ برای همین در صورت حصول توافق میان دو کشور، این توافق لرزان خواهد بود و مدیریت مذاکره سخت خواهد شد.

کریمی‌مله با طرح پیش‌فرض دوم مبنی بر اینکه برخی می‌گویند منازعه و تحریم‌ها اثر جدی بر عملکرد نظام حکمرانی ندارد، گفت: شکنندگی دولت و نظام حکمرانی محصول استمرار وضعیت منازعه است. زیست منازعه‌ای در ایران فضای حکمرانی را غیرشفاف و رانتی کرده است، لذا در شرایط پساتوافق اصلاحات نهادی ناظر بر ایجاد شفافیت و عدالت ضروری است. همچنین زیست منازعه‌ای، منجر به ایجاد ساختارهای موازی برای دور زدن تحریمها شده است. اصلاحات نهادی باید این ساختارهای موازی را محدود سازد.

به گفته کریمی‌مله، زیست منازعه‌ای، اولویت توسعه را منتفی ساخته و دغدغه بقاء را بجای آن مستقر کرده است. بهمین دلیل روزمرگی جایگزین نگاه راهبردی شده است. اصلاحات نهادی از طریق نرمال سازی زیست باید این مشکل را برطرف کند.

او مفروض سوم برای گذر از این زیست منازعانه‌ای را اتخاذ تصمیم سخت و راهبردی دانست. اگر نظام حکمرانی با الزاماتی برای مذاکره و توافق مواجه شده، بیشتر الزام تاکتیکی است نه راهبردی. البته جامعه در شرایطی قرار دارد که خواهان وضعیت راهبردی در توافق با آمریکاست.

به گفته کریمی‌مله در دوران پساتوافق، آرایش نیروهای اجتماعی و سیاسی دچار دگردیسی جدی خواهد شد؛ برای همین لازم است در حوزه سیاست داخلی به الزامات دیگری توجه شود. مفروضات گفته‌شده، ما را وامی‌دارد که درباره الزامات نهادی فکر کنیم. زیست منازعه‌ای، حذف و برون‌گذاری شهروندان را افزایش داده و باعث تنزل سرمایهٔ اجتماعی شده است؛ اصلاحات نهادی باید به حل این مشکل بپردازد.

دوقطبی شکل‌گرفته در ایران به نفع طرف آمریکایی است

او با اشاره به دیدگاه دوقطبی درباره مذاکره ایران و آمریکا گفت: بخشی از جامعه به دلایل مختلف، معتقدند فضای مذاکره باید پیش برود و در مقابل بخش کوچکی از جامعه که منابع قدرت را در اختیار دارند، در مقابل فرایند مذاکره ایستادگی می‌کنند. این وضعیت دوزیستی باعث شده که امریکا فکر کند، دست برتری در مسیر مذاکره با ایران را دارد.

او در بخش دوم این نشست عنوان کرد: برای اینکه مذاکره میان ایران و آمریکا به توافق برسد، به چرخش پارادایمی چند سطحی نیاز داریم. البته این چرخش در افکار عمومی شکل‌گرفته ولی در بخش نخبه جامعه، تعلل‌ها و چنددستگی وجود دارد. برگشت نگاه سیاسی به نگاه سیاستی لازم است.

او با اشاره به نگاه مثبت به فرایند مذاکره میان ایران و آمریکا گفت: من این مذاکره را مثبت می‌بینم ولی به نتایج آن خوش‌بین نیستم. توافق ولو به‌صورت موقت در قالب تصمیمی سخت بهتر از عدم توافق است.

کریمی مله با اشاره به پیامدهای توافق نسبی میان ایران و آمریکا، افزود: با توافق نسبی، زیست منازعه، اقدامات را ناکارآمد کرده و سویه‌های جانب‌دارانه کنشگران را برجسته خواهد کرد. باید در پساتوافق، اصلاحات نهادی ناظر به شفافیت در دستور کار قرار گیرد.

به‌گفته کریمی‌مله زیست منازعه‌ای در ایران، شالوده هویت ملی را سست کرده است؛ اصلاحات نهادی باید نسبت به احیاء حس تعلق ملی کمک کند. همه این الزامات نیز منوط بر چرخش پارادیمی در نظام حکمرانی است.

 

در زیست تنازعی توسعه به تأخیر می‌افتد

به گفته استاد علوم سیاسی دانشگاه مازندران در زیست تنازعی مسئله توسعه ملی به محاق می‌رود و بقا در کانون توجه سیاست‌گذاران قرار می‌گیرد. همچنین زندگی سیاسی روزمره شده و اندیشه راهبردی با امتناع روبه‌رو می‌شود. او تاکید کرد: باید در پساتوافق اصلاحات نهادی با توجه به نرمالیزه شدن در دستور کار قرار گیرد. در زیست تنازعی، به دلیل درگیری اجتماعی و سیاسی، فرایند سرمایه اجتماعی متزلزل می‌شود. زیست تنازعی شالوده هویت ملی را سست کرده و ایران فرهنگی را تضعیف می‌کند. اصلاحات نهادی باید تسهیل گر بازگشت احساس تعلق به ایران فرهنگی باشد.

کریمی مله تصریح کرد: با تکیه‌بر الزامات نهادی، می‌توان انتظار داشت طبقه متوسط به‌تدریج باز توانی کند و پایگاه اجتماعی میانه‌روها تقویت شود؛ همچنین در کوتاه‌مدت، رادیکال‌ها سازمان‌یافته‌تر شده و روند مذاکرات را دچار اختلال و لغزندگی می‌کنند.

توجه به حکمرانی اقتصادی با تکیه‌بر سرمایه‌داری ملی

در ادامه این نشست کیومرث اشتریان، استاد دانشگاه تهران با در نظر گرفتن سناریوهای مختلف، توافق حداقلی با آمریکا، توافق حداکثری و جنگ، گفت: توافق حداقلی رابطه ایران و آمریکا را در وضعیت معلقی قرار می‌دهد.

اشتریان در این نشست درباره راهبرد توانمندسازی حکمرانی اقتصادی با تکیه‌بر سرمایه‌داری ملی، گفت: باید مشخص شود در زمانه پس از توافق یا عدم توافق چگونه می‌توان سیاست‌های ملی را توسط سرمایه‌داری ملی توسعه داد و اجرا کرد: "البته این ایده به معنای اجرای سیاست دولتی و شخصی نیست، بلکه معتقدم فعالان اقتصادی، ثروت مبتنی بر مهارت و تکنولوژی را در دستور کار خود قرار دهند".

او با اشاره به سیاست‌های خصوصی‌سازی در کشور ادامه داد: در کشور درکی از فعالیت خصوصی‌سازی واقعی وجود ندارد؛ این سیاست‌ها بیشتر رانت محور است و به توده‌ای از فعالان اقتصادی مجوز فعالیت می‌دهند. برای همین در این شرایط، دلالی افزایش پیدا می‌کند.

به گفته اشتریان وضعیت توده‌ای بازار را آشفته می‌کند. شرایط در کشورهایی با اقتصاد توسعه‌یافته، توده‌ای نیست. مثلاً به وضعیت صنعت حمل‌ونقل جاده‌ای در کشور نگاه کنید؛ در کشورهای دیگر رابطه مالکیت مثلاً راننده خودرو با بار قطع‌شده و راننده دغدغه‌ای برای پیدا کردن بار-نقطه کانونی فساد-ندارد و نظام‌یافته است. در حوزه ساخت‌وساز هم همین‌طور است.

او تاکید کرد: سرمایه‌داری ملی یعنی گریز از حکمرانی توده‌ای در بخش خصوصی و اتکا به حکمرانی بر پایه سرمایه‌داری ملی. اگر قرار باشد توافق انجام گیرد و اگر نظام حکمرانی سامان‌یافته نداشته باشیم هر چقدر پول به اقتصاد کشور تزریق شود، به تورم و ناکارآمدی بیشتر دامن می‌زند.

به گفته اشتریان، سرمایه‌داری ملی یعنی سرمایه محور بودن اقتصاد و کنشگری بخش خصوصی. سرمایه‌داری در ایران مبتنی بر تفکر توده‌ای،  بی‌نظم و آشفته است. ما باید به نظام بازار واقعی بازگردیم.

او افزود: دولت باید امکان وقوع زنجیره و قرار گرفتن در زنجیره ارزش را فراهم کند. باید به سرمایه‌گذاری واقعی خودآگاهی پیدا کنیم. سرمایه‌گذاری نقطه خودآگاهی سیاست‌گذاری است. ما باید از الگوهای مختلف درس بگیریم و الگوی خود را بسازیم. 

اشتریان تاکید کرد: توافق موقت و محدود، کشور را در وضعیت معلق نگه خواهد داشت؛ در حالیکه توافق جامع، ظرفیت‌ها و امکانات وسیعتری را در اختیار کشور قرار خواهد داد. همچنین در فضای پساتوافق، طراحی و اجرای سیاستهای ملی باید به سرمایه داری ملی سپرده شود.

بدون حل تنازعات، سرمایه‌گذاری به نتیجه نمی‌رسد

در ادامه ابوالفضل دلاوری، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مشکلات نظام بروکراسی در کشور، گفت: ما در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که باید وارد پارادایم شیفت سیاسی شویم تا بتوانیم مشکلات و آشفتگی‌های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را حل کنیم. وضعیت امروز کشور محصول سیاست تنازعی است.

دلاوری ادامه داد: سیاست در ایران تنازعی است و این نزاع در قالب‌های کوچک، متوسط و بزرگ رخ می‌دهد. یکی از محورهایی که باید موردتوجه قرار گیرد اینکه باید تکلیف خود را با این سیاست روشن کنیم.

او تصریح کرد: مشکل در ایران نهادی-گفتمانی نیست بلکه مشکل تاریخی و ناهم‌زمانی است. ما هنوز نتوانسته‌ایم بر سر ساعت شروع کار اداری توافق کنیم؟

در ادامه استاد دانشگاه علامه طباطبایی به ایده «انقلاب از بالای تفاهمی» اشاره کرد که می‌تواند ر آه حل جامعه امروز ایران باشد. این انقلاب با انقلاب براندازانه کاملاً تفاوت دارد. انقلاب تنازعی از بالا، انقلاب از پایین یا اصلاحات تدریجی ساختاری، دردی از جامعه ایران دوا نمی‌کند. «انقلاب از بالای تفاهمی» به یک اقدام و گفت‌وگوی جمعی نیاز دارد. در این شیوه باید سیاست تنازعی را کنار گذاشت

دلاوری تصریح کرد: با توجه به تجربه گذشته، بدون حل منازعات، توافق و سرمایه‌گذاری در کشور نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. نظام حکمرانی به یک «ماشین هیچ‌کاره» تبدیل شده که برخوردار از اجزا و قطعات فراوان است که در چرخش و حرکتند، ولی ماشین را حرکت نمی‌دهند.

در ادامه دلاوری گفت: بخش‌های کانونی سیستم آگاه شده و به فکر حل تنازع است. در این شرایط باید جامعه سیاسی و مدنی و دغدغه‌مندان کشور وارد صحنه شوند، همان‌طور که در انتخابات به نفع دکتر پزشکیان تلاش کردند.

او افزود:  سیاست فقط حوزه عمل در چارچوب امکان نیست. امکان‌پذیر کردن کارهای غیرممکن هم هست. سیاست آنجا که سوژه سیاسی حاکم یا شهروند باشد به وضعیت حساس و خطیر بقا برای حکومت یا ادامه حیات حداقلی برای شهروند می‌رسد. در این شرایط بازسازی کانون اصلی قدرت با دخالت گروه‌های ذی‌نفع انجام می‌شود.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: جامعه ما پیچیده است؛ جامعه ایران به دنبال بازگشت به اقتدارگرایی و سلطنت و انقلاب از پایین و یا انقلاب از بالا نیست. باید اتاق ایران پیشنهادهای عملیاتی خود را اعلام کند. باید نهادهای مدنی، نیروهای اجتماعی و روشنفکران وارد کارزار شوند.

بخش خصوصی نباید از توافق محدود حمایت کند

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، استاد دانشگاه علامه طباطبائی و نماینده سابق مجلس هم گفت: ما در شرایط حاضر، یک توافق بد روی میز داریم و البته خواسته ما این است که توافق جامع حاصل شود. اما از این توافق دور هستیم.

فلاحت‌پیشه ادامه داد: توافق محدود و موقت تبعاتی در حوزه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دارد. توافق موقت ادامه شرایطی است که برای خیلی‌ها خوب است اما برای ملت خوب نیست. در این وضعیت نصف بودجه کشور در حوزه‌های غیر توسعه‌ای و امنیتی هزینه می‌شود.

به گفته فلاحت پیشه، توافق موقت پیروزی نیست. در توافق موقت، سرمایه اجتماعی فعال نخواهد شد. در حوزه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و غیره تهدید امنیتی، بیشتر خواهد شد. ایران در بن‌بست اقتدارگرایانه ترامپ قرار خواهد گرفت.

فلاحت پیشه درباره لزوم توافق جامع گفت: توافق موقت و محدود مناسب نیست، زیرا "شرایط استثنایی" تداوم می‌یابد و سرمایه اجتماعی ارتقاء پیدا نمی‌کند. صبر و تداوم بیشتر در مذاکرات برای حصول توافق جامع، بهتر از انجام توافق موقت و محدود است.

او افزود: البته نشانه‌هایی از رفتن به توافق جامع وجود دارد. ایران تلاش می‌کند از بن‌بست خارج شود. البته تلاش دیرهنگامی است و باید قبل از جنگ اوکراین توافق انجام می‌شد.

فلاحت پیشه تاکید کرد: اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران باید از دولت تحقق توافق جامع را بخواهد. فعالان اقتصادی در موقعیت مقطعی نمی‌توانند کار کنند. باید بخش خصوصی مطالبه گری کند و بگوید ورود سرمایه با توافق موقت ممکن نیست. بخش خصوصی نباید از توافق محدود حمایت کند.

در همین رابطه