رادیو مجازی اتاق ایران - 29 فروردین 1403

بیستمین شماره بروشور «اقتصاد به زبان ساده» منتشر شد

بسترها، الزامات و موانع نظام برنامه‌ریزی در ایران

مرکز تحقیقات و بررسی‌های اقتصادی اتاق ایران در بیستمین شماره بروشور «اقتصاد به زبان ساده» به بحث «برنامه‌ریزی» پرداخته است.

30 مرداد 1396
کد خبر : 9827
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

به‌منظور آشنایی هرچه بیشتر فعالان اقتصادی با مفاهیم اقتصادی و به‌کارگیری صحیح این موارد در تحلیل‌های اقتصادی محیط کسب‌وکار، ایده تهیه و ارائه بروشورهایی با عنوان "اقتصاد به زبان ساده" در معاونت اقتصادی اتاق ایران طرح گردید و توسط مرکز تحقیقات و بررسی‌های اقتصادی به اجرا درآمد. شماره بیستم این بروشور به بحث «برنامه‌ریزی» اختصاص‌یافته است.

برنامه‌ریزی مفهومی است که در دل خود، وجود الگو و حالت مطلوب و ضرورت گذر از وضع موجود به وضع مطلوب را دارد و دارای نقش پراهمیتی در دستیابی به اهداف اقتصادی، اجتماعی و توسعه‌ای، براساس امکانات، منابع و محدودیت‌های موجود در هر کشور است. از همین‌رو، در این نسخه از بروشور به بررسی مفهوم برنامه‌ریزی و الزامات بنیادین برای برخورداری از یک برنامه موفق پرداخته‌شده است.

در خصوص امر برنامه‌ریزی طیفی از نظریات و دیدگاه‌ها وجود دارد که بخشی از بروشور، به بررسی این دیدگاه‌ها اختصاص‌یافته است. در میان دیدگاه‌های موجود، یک دیدگاه با تأکید بر سازوکار بازار و نظام قیمت‌ها، این عقیده را مطرح می‌سازد که ضرورتی برای برنامه‌ریزی وجود ندارد. این در حالی است که در مورد این دیدگاه، نقدهای زیادی وجود دارد که بررسی این نقدها، ضرورت امر برنامه‌ریزی برای کشورها را آشکار می‌سازد که به این مهم نیز در بروشور اشاره‌شده است.

نگاهی به روند تحول تاریخی برنامه‌ریزی در دیدگاه‌های مختلف، نشان می‌دهد که برای مدت‌های نسبتاً طولانی، برنامه‌ریزی ابزاری صد در صد ایدئولوژیک و متعلق به نظام‌های معتقد به برنامه‌ریزی متمرکز تلقی می‌شد و نگاه نظریه‌پردازان علم اقتصاد مرسوم به مسئله برنامه‌ریزی، کاملاً منفی بود. این در حالی بود که عدم‌مداخله دولت در اقتصاد در دوران جنگ جهانی اول، برای اقتصادهای آزاد سرمایه‌داری، هزینه‌های زیادی به بار آورد و این مسئله سبب شد که کشورها طی جنگ جهانی دوم، به‌نظام اقتصادی مبتنی بر محور برنامه‌ریزی مرکزی روی‌آورند. بنابراین با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، مخالفت افراطی با برنامه‌ریزی منتفی شد و برنامه‌ریزی به‌عنوان یک شیوه و ابزار در خدمت اهداف کلان اقتصادی و توسعه‌ای، به رسمیت شناخته شد. درواقع بعد از جنگ جهانی دوم، این مسئله آشکار گردید که امکان دستیابی به تخصیص بهینه منابع، در چارچوب مکانیسم بازار و نظام قیمت‌ها، به‌تنهایی وجود ندارد. ‌

 باوجود اهمیت و نقش برنامه‌ریزی در توسعه، اما نتایج حاصل از برنامه‌ریزی در اکثر کشورهای درحال‌توسعه، کمتر از نتایج مورد انتظار بود و حتی در برخی از موارد، برنامه‌ریزی دستاوردهای نامطلوبی نیز به همراه داشت. در خصوص دلایل عدم موفقیت برنامه‌ریزی در کشورهای مذکور و پیدایش نتایج نامطلوب، نظرات متعددی وجود دارد که به اهم دلایل شکست برنامه‌ریزی در این کشورها در بروشور اشاره‌شده است. عدم تحقق نتایج مورد انتظار از اجرای برنامه در کشورهای توسعه‌نیافته، موجب گردید که کشورهای درحال‌توسعه، نسبت به برنامه‌ریزی بدبین شوند، لذا این کشورها بی‌اعتنایی به برنامه‌ریزی و واگذار کردن همه امور به نیروهای بازار را جایگزین برنامه‌ریزی نمودند و به‌این‌ترتیب، برنامه تعدیل ساختاری صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را در دستور کار خویش قراردادند که نتایج ناگواری را برایشان به همراه داشت و دوره اجرای سیاست تعدیل به دهه ازدست‌رفته در این کشورها نام گرفت.‌

تجربه شکست برنامه‌ریزی در برخی از کشورهای درحال‌توسعه و عدم تحقق نتایج مورد انتظار، این مطلب مهم را گوشزد می‌کند که بسیاری از کشورها به دلیل شیوه خاص مواجه‌شدنشان با برنامه‌ریزی، نتوانستند به نتایج موردنظر دست یابند. اما برآورده نشدن انتظارات کشورهای توسعه‌نیافته از برنامه‌های توسعه، بیانگر نادرست بودن اصل برنامه‌ریزی نیست. موفقیت برنامه‌ریزی بستگی به نحوه تدوین برنامه، ماهیت آن، نحوه اجرا و طراحی و میزان فراهم بودن شرایط و بسترهای اولیه دارد. بنابراین ضرورت اصل برنامه‌ریزی، تقریباً برای همه موردپذیرش واقع‌شده و طبیعی است که ماهیت، نحوه و گستره برنامه‌ریزی بسته به وضعیت و شرایط اقتصادی، برای هر کشور متفاوت خواهد بود.

نگاهی به برنامه‌ریزی در ایران

باوجوداینکه ایران دارای بیش از 60 سال سابقه برنامه‌ریزی توسعه است و ازجمله پیشگامان تدوین برنامه‌های توسعه محسوب می‌شود، اما هنوز به اهداف خود از اجرای برنامه‌ها دست نیافته است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان که دیرتر از ایران اقدام به برنامه‌ریزی نمودند، توانسته‌اند دررسیدن به اهداف برنامه‌های خود، بسیار موفق‌تر از ایران عمل کنند. اگرچه عدم تحقق نتایج مورد انتظار از برنامه‌ریزی در کشور منجر به این شد که عده‌ای نسبت به برنامه‌ریزی بدبین شوند، اما نکته حائز اهمیت این است که شکست برنامه‌ریزی، هیچ شک و تردیدی به اصل و ضرورت برنامه‌ریزی برای حرکت در مسیر دستیابی به توسعه وارد نمی‌کند. چراکه برنامه‌ریزی در کشور ما به دلایل فراهم نبودن بسترها و الزامات برنامه‌ریزی، موفق نبوده و عوامل مهمی در عدم موفقیت برنامه‌ریزی در کشور مؤثر هستند که به مهم‌ترین آن‌ها در بروشور اشاره‌شده است.

 

درواقع تجربه برنامه‌ریزی در کشورمان طی دهه‌های اخیر نشان می‌دهد که گام‌های زیادی تا دستیابی به برنامه‌ای توسعه‌محور و راهگشا برای اقتصادمان، پیش‌رو داریم و هیچ‌یک از برنامه‌های 5 ساله طی دوره‌های گذشته، ویژگی‌های یک برنامه موفق را نداشته‌اند.

 

 متأسفانه نگاه رایج به برنامه در کشورمان، بیش از آنکه نگاهی توسعه‌خواه باشد، نگاهی مکانیکی است و بدون توجه به محدودیت‌های موجود و اولویت‌های کشور، اهداف بی‌شماری را دنبال می‌کند. این نوع نگاه به برنامه باعث فرصت‌سوزی و دور شدن از مسیر توسعه می‌گردد. آنچه در برنامه ششم نیز مشاهده می‌گردد، گویای عدم وجود مشخصه‌های یک برنامه توسعه‌ای راهگشا برای کشور است که این مسئله موجب گردیده نقدهای فراوانی از سوی نخبگان و صاحب‌نظران به این برنامه وارد گردد. درواقع تدوین یک برنامه مساله‌محور، واقع‌بینانه و اولویت‌محور نیازمند وفاق ملی و اجماع نخبگان، برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران بر سر مفهوم، نقش و اهمیت برنامه در حل‌وفصل مسائل و مشکلات پیش‌رو است. با توجه به شرایط پیچیده و چالش‌های فراوانی که کشور در حال حاضر با آن روبه‌رو است و با در نظر گرفتن شکنندگی اقتصاد کشور در برابر هرگونه شوک و تهدیدی، انتظار می‌رود به مسئله برنامه‌ریزی بسیار جدی‌تر از پیش توجه شود و حل‌وفصل موانع و تنگناهای پیش‌رو برای تدوین برنامه‌ای راهگشا از اولویت و جایگاه خاصی برخوردار شود.

متن کامل بروشور "اقتصاد به زبان ساده" در این لینک قابل‌دسترسی است.

در همین رابطه