هنوز بخشهای مختلف جامعه در حال تحلیل ابعاد مختلف حادثه زلزله کرمانشاه و مرور درسها و تجربههای این واقعه طبیعی بودند که صبح جمعه هم خبر وقوع زلزله با بزرگی 6.1 ریشتر در هجدک کرمان واقعیت اجتنابناپذیری این رخداد طبیعی را مجدداً یادآوری کرد.
هرچند نگارنده دانشی درزمینهٔ ژئوفیزیک و علم زلزلهشناسی ندارد، ولی از تلفیق اطلاعات حوزه تخصصی خود (حوزه اقتصادی و سرمایهگذاری) با اطلاعات کارشناسان زلزلهشناسی و تکتونیک درزمینهٔ ویژگیهای تکتونیکی ایران و وضعیت لرزهخیزی کشور میتوان به اهمیت ارتباط این دو حوزه به نظر متفاوت پی برد. فلات ایران به دلیل برخورد صفحات تکتونیکی عربستان و اوراسیا جزء کمربند لرزهخیزی آلپ- هیمالیا محسوب میشود که این منطقه یکی از فعالترین منطقه برخوردی قارهای دنیا است. این تصادم و همگرایی صفحات موجب کوتاه شدگی سالانه 22 میلیمتر در ایران شده که بخش بسیاری از تحمل این همگرایی را گسلهای فعال متعددی در ایران تقبل میکنند و رخداد غالب زمینلرزهها ناشی از همین فرآیند برخوردی است. لذا به همین دلیل وقوع زلزلههای متعدد و بزرگ در پهنه ایران امری طبیعی است و مهمتر از همه غیرقابلاجتناب است.
لازم به ذکر است همین ویژگی تکتونیکی و زمین ساختی موجب وجود شرایط زیستی و تمرکز جمعیتی و سرمایهای در محدوده گسلهای فعالشده است. بنابراین به دلیل وسعت اثر گسلهای فعال در کشور و ارتباط غیرمستقیم شرایط زیستی و انگیزههای سرمایهای با تکتونیک فعال، جداسازی شهرها و سکونتگاههای مردم از محدوده گسلهای فعال غیرممکن و غیراقتصادی است. لذا در این شرایط ضرورت اطلاع از چگونگی رخداد زلزله و فعالیت گسلها برای ایمنسازی سازهها، تاسیسات، مراکز حساس اقتصادی و راهها و سیستمهای ارتباطی بهعنوان شریانهای حیاتی کشور امری بسیار ضروری است.
این ضرورت اساسی همواره این سؤال را در ذهن متبادر میکند که آیا مطالعات زلزلهشناسی در ایران بهصورت کامل انجام میشود؟ آیا قبل از طرحهای توسعه شهری مطالعات تحلیل خطر زمینلرزه و بررسی رفتار لرزهای این مناطق صورت میپذیرد؟ بهطور مثال در همین زلزلههای به وقوع پیوسته، علاوه برگسلهای مسبب زمینلرزه، آیا بررسی و مطالعات مناسب و کافی در خصوص سایر گسلهای منطقه و چگونگی ارتباط این گسل با دیگر گسلهای فعال منطقه صورت گرفته است تا بتوان نسبت به رخداد زمینلرزههای متأثر از این رخ داد واکنش مناسب داشت؟ آیا در حوزه فعالیتهای اقتصادی و امکانسنجی پروژهها، مطالعات مهندسی و تحلیل خطر زمینلرزه بهصورت جدی انجام میشود؟
به جرئت میتوان گفت: خیر. کافی است از مراکز متولی امر درخواست گزارشهای مرتبط با مطالعات زلزلهشناسی را طلب نمایید. خواهید دید در بسیار از شهرها با طرحهای توسعه، سرمایه مردم را به سمت مناطقی روی گسیل منتقل کردهاند و هیچ مطالعه زلزلهشناسی و رفتار محیط در واکنش به رخداد زمینلرزه انجامنشده است. کم نیستند شهرکهای صنعتی مناطق اقتصادی که سرمایهگذاران را ترغیب به انباشت سرمایه در مکانی کردهاند که اطلاعات پایهای زلزلهشناسی برای آن انجامنشده است. جالبتر آنکه در برخی از موارد فقط فاصله از گسل را ملاک قرار دادهاند، حالآنکه اثر شرایط خاک (ساختگاهی) و رفتار آن در هنگام وقوع زمینلرزه گاه بیش از فاصله تا گسل است. ممکن است صدها کیلومتر از زلزله دور بود ولی سازه در اثر شرایط ساختگاهی و تقویت دامنه تخریب گردد. باید در نظر داشت زلزله قابل پیشبینی نیست. اما امروزه از طریق مطالعات آماری و الگوهای لرزهخیزی میتوان تخمینی از احتمال وقوع یک زمینلرزه در آینده مشخص داشت. به عبارتی با تحلیل وضعیت زلزلهخیزی منطقه بر اساس زمینلرزههای گذشته و پتانسیل گسلهای مستعد منطقه پیشبینیهایی را ارائه نمود.
با رخداد زمینلرزههای اخیر و علم به شرایط تکتونیک یکی ایران و امکان رخداد زمینلرزههای بزرگ (با بزرگی بیش از 7)، ضرورت ارزیابی خطرپذیری لرزهای بنگاههای اقتصادی مهم و شریانهای حیاتی کشور دوچندان شده است و این سؤال اساسی همواره وجود دارد که با توجه به قطعیت زلزلهخیز بودن غالب مناطق ایران، چرا فقط و فقط از یک زلزله به زلزلهای دیگر به یاد این موضوع میافتیم؟ چرا در کشور مطالعات کافی و اطلاعات مناسب درزمینهٔ این گسلها و مناطق زلزلهخیز انجام نمیشود؟