مقولاتی همچون دانش، اخلاق انسانی، حاکمیت قانون، آزاد اندیشی هر چند سرچشمه بالندگی انسان هستند و در طول تاریخ رهایی دهنده بشر از سلطه نهادهای مخربی همچون خرافات، خشونت سازمان یافته و خودکامگی سیاسی بودهاند و به این سبب مورد تکریم اکثریت جامعه قرار گرفته اند؛ اما، منادیان و مروجان و پیشگامان این مفاهیم همیشه آنطور که باید در زمانه خود و از اعضای جامعه خویش قدر ندیدهاند.
در هر جامعهای، به خصوص جوامع توسعهنیافته یا در حال توسعه، گروههایی نسبتا کوچک، اما قدرتمند، وجود دارند که از تباهی جامعه و سیه روزی همنوعشان سود می برند و ارتزاق می کنند؛ یا آنچنان آلوده رذائلی چون حسادت و سطحی نگری هستند که تاب دیدن فضیلتمندان را ندارند.
طبیعی است که این گروهها منادیان ارزشهای اصیل انسانی و مروجان فضایل عقلی و روحی دشمن بدانند؛ چنانکه جبونان از افراد شجاع دل خوشی ندارند و ظالمان از قدرت یافتن عدالتطلبان بیمناک هستند.
این گروهها به کمک قدرتی که از منافع نامشروعشان به دست آوردهاند و همچنین با اتکا به جهل و ترس و بیتفاوتی در توده های مردم، در لباس خیرخواهی جامعه و بر مبنای عقاید آلوده به سطحی نگری نه فقط علیه فضائل انسانی تبلیغ و تلاش میکنند تا این فضائل را در چشم مردم مضر و تهدیدکننده نشان دهند؛ بلکه، همزمان منادیان این مفاهیم عالی را با روش های گوناگونی تحت فشار قرار می دهند تا نیرویی که امکان هدایت جامعه به سمت بالندگی و شکوفایی دارد را پیش از آنکه موفق به اثرگذاری بر مردم شود؛ خنثی و نابود کنند.
علوم انسانی نیز یکی از این مقوله های شریف و مفید و با برکت است که کارکرد آن روشمندسازی استفاده از عقل سلیم در مطالعه طبیعت بشر،رفتارهای او و ساختار و عملکرد جوامع انسانی است.
روشمند نمودن کاربست عقل در مطالعه انسان و مقولات انسانی این امکان را ایجاد کرده که نوع بشر در خلال سالیان تجربیات خود و یافته های ناشی از مشاهداتش را انباشته سازد و به این ترتیب هر اندیشمند و دانش پیشه علوم انسانی ، گویی که بر شانه های اسلاف خود ایستاده، قادر است افقی دورتر و جزئیاتی بیشتر را نسبت به انان در مطالعات و تبیین های خود، از رفتار انسان و عملکرد جامعه مشاهده کرده و آشکار سازد.
اگر قرار باشد سه ویژگی را نام ببریم که انسان را تبدیل به سلطان این سیاره ساخته است؛ قطعا در کنار توانایی «ابزارسازی»، «کنش اجتماعی» و ایجاد «ادراک جمعی عقلانی» دو مورد دیگر هستند.
دانش انسانی با پیوند دادن موضوع رفتار انسانی (بویژه در عرصه جمعی) با ظرفیت ادراک جمعی عقلانی، از یکسو موتور اصلی بالندگی جوامع بشری است؛ و از سوی دیگر نماد و مظهر استعدادهای منحصر به فردی است که انسان را در جایگاه اشرف مخلوقات نشانده. چنین است که دانش انسانی هرجا با عدل و انصاف و شجاعت همراه شده ، آدمى را به سمت پیشرفت بالندگی رهنمون گشته است .
تجلی اجتماعی احترام و باور عمیق انسانها به جایگاه و کارکرد دانش، احترام به دانشمندان است؛ و دانشمندان درجوامع دوستدار علم از منزلت بسیار بالایی برخوردارند. منزلت ابزار فرهنگی علامتدهی اجتماعی است. به بیان دیگر منزلت اجتماعی دانشمندان، نه فقط پاداش جامعه به ایشان؛ بلکه همزمان علامتی است که جامعه به اعضای خود بویژه جوانان مخابره می کند تا به آنان انگیزه پای نهادن در مسیر تبدیل شدن به دانشپیشگان حرفهای و ارزشآفرین را القا کند.
اما در برخی جوامع که درک ارزش و کارکرد دانش در ذهن مردمان نهادینه نشده و گروه های منافع غیر مولد از جهل مردم کسب منفعت میکنند، عدهای به واسطه دشمنی با دانش، دانشمندان را با تیغ تیز تهمت وانتشار دروغ نزد شهروندان بد آوازه می کنند.نمونه ای زشت از این رفتار در کشورما، در این سالها از سوی برخی افراد و گروهها، نسبت به مسعود نیلی انجام شده و متاسفانه همچنان ادامه دارد.
برخی مدعیان کممایه دانش اقتصاد که استقبال تمام دولتها (به جز دولت احمدی نژاد) و اصرار بالاترین مقامات برای حضور دکتر نیلی در مصادر عالی اجرایی، تصمیمگیری و تصمیمسازی اقتصادی را از حسد برنمیتابند و برخی سیاستورزان درجه دو که با هر آرمان سیاسی نوگرایانه،که رانتجویی آنان را تهدید میکند، دشمن هستند؛ چوب دروغ را بر طبل بیعاری میکوبند تا این شبهه مضحک را در افکار عمومی ایجاد کنند که نیلی مسئول تمام تصمیمات اشتباه و تمام مصائب اقتصاد کلان ایران است. در این شبهه پراکنی و خلافگویی، به کمک برخی رسانه ها ،تا آنجا پیش میروند که جهش نرخ ارز و رشد تورم را که از قضا اقتصاددانان هوشیار و مسئولی همچون دکتر نیلی پیش از این در مورد آن هشدار داده بودند محصول عملکرد او معرفی کنند.
این روزها که مسعود نیلی با قبول استعفای قدیمیاش از سوی رییس جمهوری از دولت به طوررسمی بیرون آمده و شاید آماده میشود در جایگاهی غیراجرایی و غیرسیاسی فانوس راهنما و شعله الهام بخش دانشپیشگان جوان حوزه اقتصاد و مطالعات سیاستی باشد باید بیش از پیش درکانون توجه دوستداران علوم انسانى قرار گیرد.
بدون تردید ایشان یکی از عالیرتبه ترین دانشمندان علم اقتصاد ایران است که درزدودن خرافهها و زنگارهای ذهنی افکار عمومی و ادراک سیاستگذاران در مورد دانش اقتصاد به قیمت تحمل رنج و ناهمواری بسیار، گامهای موثر و مستمری برداشته و به همین دلیل چنین مغضوب رانتجویان و خرافهپراکنان و صد البته دقیقا به همین دلیل شایسته تکریم و تحسین بسیار است.
قدردانی از دکتر مسعود نیلی ارج نهادن به نقش آفرینی علوم انسانی در شکوفایی جامعه ایران است. مسعود نیلی در ترویج دانش اقتصاد و تربیت دهها اقتصاددان جوان معتقد به مکتب آزادیخواهی اقتصادی و توسعه ادراک و تجربه ما ازسیاستگذاری و مطالعات سیاستی حوزه اقتصاد کلان و همچنین در نفوذ و ورود ادبیات کارشناسی دانش اقتصاد به عرصه ادراک سیاستگذاران ایرانی نقشی بی بدیل داشته است.
با امید به بازگشت پرتوانتر او به دنیای دانش و کمک به توسعه اندیشه آزادیخواهی اقتصادی و ترویج دانش نهفته درجریان اصلی علم اقتصاد، باید با کسانی که وی را درشرایط دشوار قراردادند نیز سخنی گفت: اگر به نیلی احترام بگذارید به دانش احترام گذاشتهاید و اگر حرمت او را نقض کنید و نادیده انگارید در واقع به دانش اقتصاد بیاحترامی کردهاید و هشدارید که اگر این خطا تنها اشتباه شما نیز باشد در تاریخ ایران نه تنها بدنام خواهید شد، بلکه بدنام خواهید ماند.