رادیو مجازی اتاق ایران - 29 فروردین 1403

توازن استراتژیک در پسابرجام

چگونگی نقش و جایگاه ایران در سپهر سیاست و اقتصاد جهانی همواره و در ادوار مختلف رویکردهای متفاوتی را تجربه کرده که سه نوع عمده این رویکرد‌ها را می‌توان نگاه به غرب، نگاه به شرق و رویکرد تعامل با قدرت‌های جهانی برشمرد.

محمدرضا بهرامن

نایب رئیس اتاق ایران
01 تیر 1395
کد خبر : 2003
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
چگونگی نقش و جایگاه ایران در سپهر سیاست و اقتصاد جهانی همواره و در ادوار مختلف رویکردهای متفاوتی را تجربه کرده که سه نوع عمده این رویکرد‌ها را می‌توان نگاه به غرب، نگاه به شرق و رویکرد تعامل با قدرت‌های جهانی برشمرد.

محمدرضا بهرامن؛ عضو هیات نمایندگان اتاق تهران

چگونگی نقش و جایگاه ایران در سپهر سیاست و اقتصاد جهانی همواره و در ادوار مختلف رویکردهای متفاوتی را تجربه کرده که سه نوع عمده این رویکرد‌ها را می‌توان نگاه به غرب، نگاه به شرق و رویکرد تعامل با قدرت‌های جهانی برشمرد. در سال‌های پس از جنگ تحمیلی و فارغ شدن از مسائل مربوط به آن به مرور سیاست تعامل اقتصادی با شرق و غرب در دستور کار دولت‌های سازندگی و اصلاحات قرار گرفت. در این رویکرد در عین استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی کشورهای بلوک شرق از جمله چین، هند و روسیه بالابردن سطح همکاری اقتصادی با کشورهای اروپایی نیز در دستور کار دولتمردان ایرانی قرار گرفت. برقراری تعاملات اقتصادی با کشورهای اروپایی و در راس آنها آلمان، ایتالیا و فرانسه از دو منظر در جهت تامین منافع کشور قلمداد می‌شد که اولین مزیت آن استفاده از تکنولوژی برتر آنها در صنایع کشور بوده و دومین مزیت آن ایجاد شکاف در اردوگاه غرب و جلوگیری هر چه بیشتر از رفتارهای خصمانه آمریکا در سطح جهانی برعلیه جمهوری اسلامی ایران به جهت داشتن منافع اقتصادی گسترده دول اروپایی با ایران است که تا حدود زیادی در هر دوجهت موفق عمل کرد.
 با روی کار آمدن دولت نهم با نفی تجربه و دانش بدنه دیپلماسی کشور و بی‌اهمیت شمردن مطالعات علمی و پژوهشی و دیدگاه‌های کارشناسان وزارت امور خارجه، رویکرد نگاه به شرق بدون در نظر گرفتن همه جانبه آینده این حرکت در دستور کار دولت ایران قرار گرفت. در چارچوب این رویکرد، روابط اقتصادی گسترده با دول شرقی و در راس آنها چین با مشوق‌های دولتی سرلوحه سیاست خارجی کشور قرار گرفت که از جمله آنها می‌توان به فروش نفت ارزان قیمت، مبادله نفت در برابر کالا، مهیا کردن شرایط حضور گسترده کالاهای چینی در بازار بکر ایران و عدم پیگیری مطالبات معوق ایران از چین اشاره کرد.  در حالی که در برهه‌ای از زمان، آلمان به‌عنوان اصلی ترین شریک اقتصادی ایران با بالاترین سطح تکنولوژی جهانی قرار داشت با در دستور کار قرار گرفتن رویکرد نگاه به شرق مبادلات اقتصادی با کشورهای اروپایی به‌شدت کاهش یافت و چین با تکنولوژی درجه دو جایگزین آن شد.

جدای از محروم شدن کشور از سطح دانش درجه یک جهانی در این رویکرد، به عقیده بسیاری از کارشناسان مهم‌ترین علت فراگیر شدن سریع تحریم‌ها علیه کشورمان، عدم منافع اقتصادی دول اروپایی در ایران و فقدان وابستگی منافع بین دو طرف بوده است. در این رویکرد کشورهای بلوک شرق هم از روابط تنش‌آلود ایران با غرب نهایت استفاده را کرده و با کارت ایران بالاترین امتیازها را از آمریکا گرفته و همچنین به علت انحصاری شدن روابطشان با ایران بیشترین بهره ممکن را از تجارت با ایران نیز دریافت کرده‌اند. به‌رغم فضاسازی برخی از رسانه‌های داخلی، دولت‌های چین و روسیه به جهت داشتن منافع اقتصادی و سیاسی گسترده هیچ گاه از روابط تنش آلود با ایالات متحده استقبال نکرده و به فراخور زمان سعی نموده‌اند از بزرگترین بازار مصرف دنیا با گردش مالی 11 هزار میلیارد دلاری یعنی بازار آمریکا نهایت استفاده را کرده و به جهت منافع ملی خودشان از تنش در روابط ایران و آمریکا البته در سطح کنترل شده به علت امتیازگیری از دو طرف استقبال کرده‌اند.

موارد متعددی از استفاده ابزاری از ایران در مناسبات دولت‌های چین، هند و روسیه با غرب به‌خصوص آمریکا را می‌توان بیان کرد. در مورد چین می‌توان به موارد رای این کشور به چهار قطعنامه نهایی تحریم‌ها علیه ایران و انحصارگرایی این کشور در صدور کالای درجه دو به کشور اشاره کرد. در مورد روسیه موارد متعددی از جمله تعویق پیاپی در تحویل سامانه اس 300، راه‌اندازی دیرهنگام نیروگاه بوشهر و حمایت از قطعنامه‌های ضد ایرانی قابل ذکر است. در مورد هند هم این کشور با انصراف از خط لوله صلح توانست ارتباطات اقتصادی و نظامی خود را با آمریکا گسترش دهد. با تمام تفاسیر فوق، جمهوری اسلامی ایران المان‌های قدرت و مزیت‌های فراوانی را دارا است که همین مشخصه‌ها، قدرت‌های جهانی را بر سر میز مذاکره با ایران قرار داد.

موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک ایران در جهان، قرار گرفتن بر سر چهارراه جغرافیایی جهان و مرکزیت ترانزیت زمینی و هوایی، بازار مصرف 80 میلیون نفری و دسترسی به بازار400 میلیون نفری منطقه، نفوذ معنوی گسترده در خاورمیانه و دارا بودن 15 درصد ذخایر انرژی جهانی تنها بخشی از حوزه‌های قدرت ایران در تعاملات جهانی است. در حال حاضر و با توجه به عدم حساسیت و عکس العمل آمریکا نسبت به گسترش روابط اقتصادی بین ایران و دیگر کشورها برخلاف گذشته و در شرایط پسابرجام، بهترین رویکرد به جای نگاه به شرق یا غرب ایجاد یک توازن استراتژیک است، که از یک طرف بهبود روابط با کشورهای اروپایی و گره زدن منافع بلند مدت اقتصادی بین طرفین و و تنش زدایی با ایالات متحده و از طرف دیگر استفاده از ظرفیت‌های موجود در کشورهای شرق از جمله روسیه به‌عنوان دومین قدرت نظامی دنیا و چین و هند به‌عنوان قدرت‌های نوظهور و تاثیر گذار اقتصادی در مبادلات جهانی و تغییر الگوی نفت در برابر کالا به مشارکت اقتصادی و ایجاد وابستگی متقابل است.

در همین رابطه