فکر می کنم که مهم ترین راز و دلیل فاصله گرفتن کشورهایی مانند ما از توسعه یافتگی، هرز رفتن منابع هست و عدم استفاده بهینه از آن ها و در این رابطه دو مصداق را می خواهم بیان کنم:
نکته اول در حوزه تشکلی همه تشکل های بخش خصوصی از اتاق ها گرفته تا تشکل های صنفی و سایر مجموعه های خارج از خانواده اتاق، مرتبا به موازی کاری با هم می پردازند. بحث هایی که در محافل تشکلی صورت می گیرد تکرار مکررات است بدون ارائه راهکارهای مشخص و اگر کاری انجام شود جزو استثنات است و نه به روش معمول و نتایج مربوطه؛ من فکر می کنم زمانی که بخش خصوصی این گونه کار می کند انتظار خودش را از کارایی در دولت باید کاهش دهد. فکر می کنم همه ما در ابعاد توانمندی خودمان باید به اصلاح کشور کمک کنیم و به نوعی می توان گفت اصلاح را باید از خودمان شروع کنیم.
آن چیزی که ما در بخش خصوصی کم داریم یک نقشه تقسیم کار ملی برای پیگیری مشکلات بخش خصوصی است در این رابطه انشاالله در اتاق ایران برنامه های بیشتر و مخصوص خواهیم داشت. در خواست من این است که اتاق تهران برای سال 95 از کمیسیون های خودش مطالبه کند و هیات رئیسه محترم این روش را مبنا قرار دهند که دو مشکل و تنها دو مشکل از چالش های بخش خصوصی را هر کمیسیون مشخص کند و روی آن ها تمرکز داشته و متعهد باشند که تا پایان سال آن ها را رفع کنند این یعنی با 7 یا 8 کمیسیونی که در اتاق تهران داریم حداقل می توانیم اطمینان دهیم به بخش خصوصی که ما 15، 16 مشکل بخش خصوصی را به این شیوه حل خواهیم کرد. شبیه این کار را خود اتاق تهران درباره یک موضوع دیگری شروع کرده است و آن تدوین نظرات بخش خصوصی برای اصلاح قانون تامین اجتماعی است که خواهشم این است که تا اواسط امسال انجام شود و عملا اتاق هم در این نقشه تقسیم کار ملی مشکلات بخش خصوصی با تامین اجتماعی را بتواند ارزیابی کند و پیشنهادات و راهکارهایی را ارائه دهد.
نکته دوم هرز رفتن منابع در بخش خصوصی است. سخن از پروژه های نیمه کاره دولتی را در ماه های گذشته بارها شنیده ایم و مطرح کرده ایم اما کمتر در بخش خصوصی به این نکته توجه داشته ایم که ما در بخش خصوصی هم پروژه های نیمه کاره فراوانی داریم، سوله های تعطیل شده بسیاری وجود دارد، ماشین آلات از کار مانده فراوانی وجود دارد و ظرفیت های خالی بسیار؛ ما به عنوان نهاد بخش خصوصی چه فکری برای این ها کرده ایم؟ می دانیم که دلیل تعطیلی این ها فارغ از آن هایی که چرخه عمرشان به پایان رسیده 4، 5 موضوع مشخص هست؛ یا کمبود سرمایه یا پایین بودن دانش مدیریت یا نداشتن نوآوری و فناوری در تولید و یا نداشتن بازار مناسب. بسیاری از این ها را می شود با تلفیق منابع با ورود سرمایه گذاران و با معرفی آن ها به سرمایه گذار خارجی اصلاح کرد. ما در جلساتی که با سرمایه گذاران خارجی داشتیم این را پیشنهاد می کردیم که شما به جای این که بیایید سرمایه گذاری از صفر را انجام دهید بیایید در واحدهای نیمه کاره سرمایه گذاری کنید و آن ها این موضوع برایشان جالب بود. ما به آن ها مثال های مشخصی را می دادیم مثلا واحد نیمه کاره ای که سرمایه گذار خارجی به آن ورود پیدا کرد و توانست 8 ماهه کار را به نتیجه برساند. پیشنهاد مشخصم این است که اتاق تهران این کار را برعهده بگیرد و بانک اطلاعاتی از پروژه های نیمه کاره یا نمیه تعطیل بخش خصوصی ابتدا در استان تهران و بعد انشالله اگر شد در ابعاد بزرگ تری تهیه کند، شناسنامه آن ها را تنظیم و این ها را به سرمایه گذاران داخلی و خارجی معرفی کند تا سرمایه های معطل مانده بخش خصوصی را بتوانیم احیا کنیم.