امروزه افراد زیادی رؤیای کارآفرین شدن را در ذهن میپرورانند و کمتر کسی حاضر است بپذیرد که حتی ویژگیها و قابلیتهای لازم برای تبدیل شدن به یک کارآفرین معمولی را هم ندارد.
بر اساس آمارهای سازمان حمایت از کسبوکارهای کوچک آمریکا، بیش از نیمی از استارتآپهای این کشور کمتر از 5 سال دوام میآورند. اگرچه باید اذعان داشت که ورشکستگی یا انحلال شرکتها همیشه ناشی از ناتوانی و بیتدبیری کارآفرینان نیست، اما متأسفانه میتوان گفت برخی کارآفرینان به دلیل اینکه بدون بررسی جوانب امر اقدام به راهاندازی یک کسبوکار جدید نمودهاند، کارشان به شکست انجامیده است.
اگرچه راهاندازی یک کسبوکار جدید در قیاس با چند دهه قبل بسیار سادهتر شده است، اما اینکه امروز شما میتوانید راحتتر از قبل کسبوکار خودتان را داشته باشید لزوماً معنایش این نیست که باید چنین کاری را انجام دهید. قبل هر از هر چیز باید از خود سؤال کنید که آیا واقعاً توانایی کارآفرینی را دارید یا اینکه فقط دوست دارید یک کارآفرین باشید. اما چگونه میتوانید تشخیص دهید که برای کارآفرینی ساخته نشدهاید؟ اگر با خود صادق باشید، نشانههای زیر میتوانند در این راه به شما کمک کنند:
1. نمیتوانید مشکلات را تحمل کنید
قبل از اینکه وارد دنیای خوداشتغالی یا کارآفرینی شوید، لازم است با «ناراحت بودن» راحت باشید! در این دنیای پرنوسان، شما باید بتوانید هرروز یک اتفاق جدید را تجربه کنید. رشد و بالندگی مستلزم این است که شما از کنج راحتی خود بیرون بیایید و حداقل تا مرز ناراحتی پیش بروید. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید، احتمالاً گزینه مناسبی برای ورود به عرصه کارآفرینی نخواهید بود.
2. به دنبال این هستید که ظرف مدت کوتاهی ثروتمند شوید
موفقیت در کسبوکار میتواند شما را به سود و ثروت قابلتوجهی برساند، اما اگر پول تنها انگیزه شما برای راهاندازی یک کسبوکار جدید است و به ثروتمند شدن طرف مدتی کوتاه میاندیشید، بهتر است در افکار خود تجدیدنظر کنید. اگر هدف شما از راهاندازی یک کسبوکار جدید، حل یک یا چند مشکل و تولید کالاها یا خدمات مناسب برای افراد جامعه باشد، درنهایت به ثروت خوبی نیز خواهید رسید؛ هرچند برای رسیدن به آن باید مدتی انتظار بکشید.
3. دائماً از شاخهای به شاخه دیگر میپرید
راهاندازی یک کسبوکار جدید، با از شاخهای به شاخه دیگر پریدن در تضاد است. برای کارآفرین شدن باید بتوانید یک ایده مناسب را انتخاب کنید و در سختیها نیز در کنار آن بمانید؛ باید روی کارتان تمرکز داشته باشید و در برابر مشکلات صبور باشید. اگر به اندازه کافی صبور نیستید و نمیخواهید در روزهای سخت به کارتان ادامه دهید، راهاندازی یک کسبوکار جدید شاید برای شما مناسب نیست.
4. دچار مشکل «ترس از صحنه» هستید
کارآفرینان باید آمادگی پذیرش نقشهای مختلفی را داشته باشند که یکی از آنها نقش «سخنران» است. اگر از سخنرانی در جمع ترس دارید، یا باید در کلاسهای سخنرانی شرکت کنید و در گروههای مربوطه عضو شوید، یا اینکه برای شرکت خود یک سخنگو استخدام کنید. گاهی لازم است که کارآفرینان بهعنوان نفر اول در برابر دیگران ظاهر شوند و اگر اعتمادبهنفس کافی برای صحبت کردن نداشته باشند، ممکن است کسبوکارشان دچار آسیب جدی شود.
5. از فراز و نشیب متنفرید
برای کارآفرینان هیچ جاده صاف و بدون دردسری وجود ندارد. در دنیای کسبوکار شما گاهی باید از یک تپه پرشیب عبور کنید و گاهی در آستانه سقوط به یک دره عمیق قرار میگیرید. باید خود را برای گذر از این فراز و نشیبها آماده کنید و حتی از آنها لذت ببرید. به عبارت دیگر کارآفرینی برای کسانی که روحیه شکنندهای دارند مناسب نیست.
6. به پیچیدگی علاقه زیادی دارید
کسبوکارهایی که سادگی را در دستور کار خود قرار میدهند معمولاً موفقیت بیشتری کسب میکنند. اگر شما محصولی پیچیده را به بازار ارائه کنید، آنگاه نمیتوانید ویژگیها و کاربردهای آن را بهگونهای که موجب سردرگمی مشتریان نشود، به آنها انتقال دهید. باید به این نکته توجه داشته باشید که پاسخ یک مشتری سردرگم به محصول شما اغلب منفی است.
7. به بازاریابی اعتقاد ندارید
شما همیشه باید برای محصولات خود بازاریابی کنید و شرایط کلان اقتصادی هرگز ضرورت بازاریابی را از بین نمیبرد. درواقع آنچه چرخ کسبوکار را به حرکت درمیآورد، همین بازاریابی است. نباید به بهانه رکود اقتصادی هزینههای بازاریابی خود را کم کنید. اتفاقاً در دورههای رکود شما مجبور خواهید شد برای فروش محصولاتتان تلاش دوچندانی از خود نشان دهید زیرا رقبای شما نیز همین کار را خواهند کرد. شما باید در هر شرایطی مایل به هزینه کردن برای بازاریابی محصولات خود باشید.
8. راحت از پا میافتید
راهاندازی کسبوکار مانند شرکت در یک مسابقه دو ماراتن است. در 14 کیلومتر اول مسابقه، شما هیجانزده هستید و بهخوبی میدوید اما پس از آن درد را در پاهایتان احساس میکنید و نفستان به شماره میافتد. دقیقاً در همین 14 کیلومتر دوم مسیر است که برندگان فاصله خود را با دیگران زیاد میکنند؛ اتفاقی که مشابه آن در دنیای کسبوکار نیز رخ میدهد. وقتی یک کسبوکار جدید راهاندازی میکنید، نباید در میانه مسیر جا بزنید بلکه باید گامهایتان را استوارتر بردارید تا به هدفتان برسید. اگر استقامت کافی نداشته باشید، خستگی به سراغ شما خواهد آمد و فشار کاری شما را از پای در خواهد آورد.
9. نمیتوانید نحوه انجام وظایف را برای کارکنان خود توضیح دهید
اداره یک بنگاه اقتصادی کار بسیار دشواری است و به همین دلیل کارآفرینان باید بتوانند بخشی از وظایف خود را به زیردستان محول نموده و آنها را برای انجام این وظایف راهنمایی کنند. به عبارتی شما باید بتوانید یک وظیفه بزرگ را به وظایف کوچکتر تقسیم نموده و برای اجرا به کارکنان محول کنید. داشتن ایدههای بزرگ بهتنهایی ضامن موفقیت نیست، بلکه نحوه اجرای این ایدههاست که مسیر زندگی شما را تغییر میدهد.
10. مشکلات را پشت گوش میاندازید
کارآفرینان باید همیشه برای مواجهه با مشکلات و تصمیمگیری برای حل آنها آماده باشند. گاهی مشتریان از محصولات شما –که درواقع حاصل تصمیمات شما هستند- ابراز نارضایتی میکنند و شما باید پذیرای انتقادات آنها باشید و با در نظر گرفتن منافع شرکت، تصمیمات تازهای بگیرید. شما باید مشکلات را حل کنید و به این نکته واقف باشید که اگر مشکلات را پشت گوش بیاندازید، آنها هرگز از بین نخواهند رفت بلکه بزرگتر خواهند شد.