رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

کمال اطهاری در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران

دولت و روشنفکران باید درباره چگونگی الگوی توسعه با هم گفت‌وگو کنند

اطهاری، کارشناس‌ارشد توسعه می‌گوید: نظام سیاسی ما استاد گرته‌برداری‌های ناقص است. باید جامعه، دولت، تشکل‌‎ها، اقتصاددان‌ها و ذی‌نفعان درباره چگونگی الگوی توسعه باهم گفت‌وگو کنند.

10 مرداد 1400
کد خبر : 39038
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

مدتی‌است که عده‌ای از فرصت‌های همسویی و یکدستی قدرت برای پیشبرد اهداف توسعه می‌گویند. کمال اطهاری، کارشناس‌ارشد توسعه در این باره به «پایگاه خبری اتاق ایران» می‌گوید: کمیاب‌ترین عامل توسعه دانش است و واقعیت این است که هر چه می‌گذرد این عامل کمیاب در حوزه سیاسی ما کمیاب‌تر می‌شود. این پریشانی ناشی از بحران‌هایی است که سیاست‌های غلط گذشته آن‌ را به وجود آورده و کم‌کم راه رفتن گذشته‌ را نیز فراموش می‌کنند.

اطهاری می‌گوید: ما نمود این بی‌دانشی را در بسیاری از عرصه‌ها شاهد هستیم. اینکه عده‌ای دولت یک‎دست را برای راهبری توسعه مفید می‌دانند و آن را با دولت همدست یکی می‌شمارند، نشانی از همین بی‌دانشی است.

اطهاری می‌گوید: دولت یکدست از لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کره شمالی است و معنایش را در دهه 1930 «آنتونیو گرامشی» عنوان می‌کند که دولت‌های مدرن همه دولت‌های «مدغم» هستند که درنهایت دولت یکپارچه می‌شوند. دولت مدغم یعنی با طبقات اجتماعی ادغام و یکپارچه شده‌اند؛ اما دولت مدرن دولتی است که طبقات مختلف اجتماعی را با اقتدارش قانع می‌کند. اقناع و اقتدار در دولت‌های توسعه‌بخش مثل چین و کره‌جنوبی به خوبی دیده می‌شود.

او ادامه می‌دهد: دولت چین، کره‌جنوبی و دولت‌هایی که مسیر توسعه را طی می‌کنند هیچ کدام از این دولت‌ها طبقات اجتماعی را حذف نکرده‌اند تا یکدست شوند. طبقات اجتماعی، به‌خصوص طبقات اصلی یعنی بورژوازی و طبقه کارگر و حقوق‌بگیران را قانع می‌کنند تا در مسیر توسعه‌بخشی ادامه دهند و به این ترتیب این قدرت همدست بقا پیدا می‌کند.

او تشریح می‌کند: یکدستی به معنای پافشاری و احکامی از پیش تعیین شده نیست. یکدستی سیاسی یعنی یک نوع مهندسی اجتماعی با مشارکت این طبقات در قالب یک الگو و برنامه توسعه. طبقات اجتماعی که قانع شدند، یعنی جامعه مدنی قانع شده است.

اطهاری معتقد است: جامعه مدنی کشورها به این دلیل این دولت‌ها را قبول می‌کند که می‌خواهند سریع به توسعه برسند. جامعه مدنی هم قانع شده که این فرایند یک فرایند در مسیر توسعه است و برای همین یکدستی را در حوزه سیاسی قبول می‌کنند. مثلاً تمام کشورهای آسیای شرقی از جمله چین اصلاحات اقتصادیشان را از روستا آغاز کردند. به روستاها اجازه دادند در چارچوب تعاونی‌ها فعالیت کنند، برایشان برنامه و نقشه راه گذاشتند تا زودتر توسعه پیدا کنند نه اینکه کارگران بهای توسعه بخش‌های دیگر را بدهند.

اطهاری در مورد راهکار توسعه در ایران می‌گوید: دولت و حاکمیت باید یک الگوی قانع کننده به جامعه ارائه دهند؛ اینکه حریف شما قانع شده باشد که قدرت نظامی برای بقا کافی نیست. همه باید بدانند که اگر این فرصت‌ها از دست برود، می‌تواند دوره زوال سرعت گیرد، می‌تواند اتفاقات عجیب و پیش‌بینی نشده‌ای رخ دهد.

او ادامه می‌دهد: اما آنچه در این مدت به‌نظر می‌رسد این است که دولت جدید هم مانند دولت‌های گذشته فاقد الگو و فاقد دانش لازم برای توسعه است؛ دانش خلق‎الساعه بعد از تشکیل‎ دولت به آن دمیده نمی‌شود.

او می‌افزاید: حوزه سیاسی ما استاد گرته‌برداری ساده بوده از الگوهایی که به نظرش موفق می‌رسیده است. زمانی از برنامه‌ریزی و زمانی از ضدبرنامه‌بودن گرته‌برداری کردند. در دولت نهم و دهم این ملغمه از یک طرف به نقدی کردن یارانه تبدیل شد به‌همراه انحلال بورژوازی متوسط و رشد خصولتی‌ها و دولتی کردن‌های بیشتر اقتصاد و باز کاریکاتور این را در دولت آقای روحانی داشتیم . الآن هم عده‌ای می‌خواهد از چین گرته‌برداری کنند، و اینها غفلت می‌کنند که چین الگوی دولت توسعه‌بخش را در دستور کار دارد.

به‌گفته اطهاری چین، ژاپن، کره‌جنوبی الگوی دولت توسعه‌بخش دارند. الگوی توسعه‌بخش به‌معنای یکدستی در حوزه سیاسی نیست. این دولتها دارای برنامه جامعی برای توسعه هستند که فشرده دانش بشر را در این زمینه حمل می‌کند.

او تاکید می‌کند: نظام دولت توسعه‌بخش، الگو و مدل دولت توسعه‌بخش بسیار پخته‌تر و کاملتر شده و نحوه تلفیق برنامه و بازار در آن مشخص‌تر شده است. اما اینکه ترکیب‌بندی چگونه باشد بحث و گفت‌وگوی حوزه روشنفکران جامعه مدنی از بورژوازی گرفته تا مزد و حقوق‌بگیران است که می‌بایست به این بپردازند. باید همه نهادهای مدنی، تشکل‌ها، روشنفکران، اقتصاددان‌ها و ذی‌نفعان درباره الگوی توسعه گفت‌وگو کنند؛ از اتاق‌ بازرگانی همین این انتظار می‌رود.

در همین رابطه