مونیکا اشنیتزر استاد گروه اقتصاد تطبیقی دانشگاه لودویگ مونیخ (LMU) و رئیس شورای تخصصی اقتصاد آلمان در مصاحبه با شبکه خبری BR24 ضمن پرداختن به بحران و مشکلات اقتصادی این کشور اظهار داشت: اقتصاد آلمان در حالت بحران قرار دارد و بازگشت دوباره به شرایط ثبات، سخت خواهد بود.
در واکاوی دلایل این امر باید گفت اقتصاد آلمان در رکود قرار دارد و خبری از رشد مؤثر نیست در حال حاضر و بر اساس پیشبینیهای اقتصادی انتظار میرود که دولت فدرال تنها بتواند یک رشد اندک ۲ درصدی داشته باشد. بر مبنای آخرین محاسبات فدرال افزایش تولید ناخالص داخلی 1.3 درصد در نظر گرفته شده است.
همچنین رابرت هابک وزیر اقتصاد و امور اقلیمی در این خصوص اظهار داشت: موقعیت اقتصاد آلمان به طرز چشمگیری نامطلوب بوده است چنانکه کریستین لیندنر وزیر دارایی آلمان نیز گفته است اگر رقابتی نباشیم، درجا خواهیم زد.
اما چرا آلمان با مشکلات اقتصادی مواجه است؟ آیا وضعیت کلی در جهان اینگونه است؟ آیا تحریمهای اعمال شده توسط غرب و به خصوص آلمان علیه روسیه مطرح است؟ آیا دولت ائتلافی فدرال مقصر است؟ همه این عوامل دخیل هستند؟ یا دلایل دیگر مطرح است؟ کارشناسان در پاسخ به این سؤالات پنج دلیل مهم را برای مشکلات اقتصادی آلمان بیان میکنند:
مشکلات جهانی
اقتصاد جهانی طی چند سال اخیر از یکسو با بحرانهای متعددی از جمله همهگیری کرونا، تورم، کمبود انرژی و از سوی دیگر با برآمدن اقتصادهای نوظهور که رقابتی سخت پدید آوردهاند مواجه بوده است. در این میان، کشورهایی هستند که از نظر اقتصادی وابستگی زیادی به خارج ندارند ولی اقتصاد، آلمان صادرات محور است. لذا یکی از دلایل رکود اقتصادی آلمان به کندی تجارت جهانی و کاهش نرخ رشد جهانی برای سومین سال متوالی بازمیگردد و آلمان به عنوان یک کشور صادراتی کاملاً از این موضوع متأثر شده است.
به عنوان مثال، وابستگی چین به صادرات آلمان در بسیاری از زمینههای اقتصادی کاهش یافته یا از بین رفته است؛ آلمان تاکنون با اتکا به تولید کالاهای باکیفیت توانسته به خارج از کشور و مخصوصاً به چین صادرات داشته باشد همانند صنعت خودرو آلمان که با تولید خودروهای لوکس در رأس صادرات قرار گرفته است؛ ولی خودروسازی آلمان نتوانسته همانند شرکت تسلا و حتی خودروسازان چینی در زمینه تولید ماشینهای برقی و الکتریکی رشد نماید و در حال حاضر چین به طور فزایندهای خودروهای برقی را در سراسر جهان عرضه میکند.
مشکل انرژی
آلمان پس از جنگ اوکراین کمبود انرژی به وجود آمد به خصوص این که گاز صادراتی روسیه به آلمان به تدریج قطع شد. پیش از آن نیز در آلمان تصویب شده بود که نیروگاههای هستهای باید گامبهگام حذف و انرژیهای تجدید پذیر جایگزین شوند این مسائل منجر به عدم اطمینان سرمایهگذاران گردیده است.
یورگ دیتریش رئیس انجمن صنایع دستی آلمان میگوید عدم اطمینان به این دلیل است که مشخص نیست ظرف شش یا هفت سال آینده انرژی، کافی رقابتی و مقرون به صرفه در آلمان تأمین میشود یا خیر؟ آلمان باید قیمت رقابتی برای انرژی داشته باشد در همین، رابطه کلمنس فوست رئیس موسسه اقتصادی (IFO) نیز گفته است: واردات مجدد گاز از روسیه راهحلی برای مشکل آلمان نخواهد بود. وی میگوید: گرچه اقتصاد آلمان به عنوان یک اقتصاد انرژی بر، نیازمندتر از سایر کشورها به انرژی است ولی این تصور که اگر ما خطوط لوله گاز (روسیه) را دوباره باز کنیم مشکلات اقتصاد آلمان از بین میرود مطمئناً تصوری اشتباه است زیرا مشکلات اقتصادی آلمان، فرای قطع گاز روسیه، به مسائل دیگری نیز مرتبط، است مثلاً نیروگاههای گازسوز باید زمانی مورد استفاده قرار گیرد که انرژیهای تجدیدپذیری مانند انرژی خورشیدی و بادی در دسترس نیستند.
تغییر بافت جمعیتی و سن شاغلین در آلمان
یورگ دیتریش به مشکل جدید آلمان یعنی تغییر بافت جمعیتی نیز اشاره کرده و میافزاید: آلمان به اندازه کافی نیروی جوان صنعت محور ندارد و حتی اگر دیگر مشکلات حل شوند مشکل بافت جمعیتی باقی خواهد ماند. نرخ سن افراد شاغل آلمان در سالهای قبلی تقریباً متناسب، بوده اما مدتهاست که این روند تغییر کرده است که نمودار منتشره توسط اداره آمار فدرال (destatis.de) این موضوع را نشان میدهد.
در سال ۲۰۲۳، تقریباً ۴۵٫۹ میلیون نفر در آلمان شاغل بودند که از زمان اتحاد مجدد آلمان در سال ۱۹۹۰ تا کنون بیسابقه بوده است ولی ترکیب سنی آنان بسیار بالاست این تغییر سنی در سال گذشته به دو دلیل روی داده است؛ اولاً افزایش مشارکتهای داخلی و ثانیاً ورود مهاجرین و کارگران خارجی. با این وجود، آلمان همچنان با کمبود کارگران ماهر در بخشهای مختلف خود مواجه است.
مشکل بروکراسی
یورگ دیتریش میافزاید: هیولای بروکراسی در آلمان وجود دارد؛ به عنوان مثال اگر به دنبال زنجیره تأمین باشید باید قوانین پیچیده را به دقت مطالعه و متحمل هزینه هنگفتی شوید هزینههای انطباق با بروکراسی افزایش یافته است.
قوانین فدرال و هزینههای بوروکراسی که در سالهای گذشته حدود ۹, ۳ میلیارد یورو بود، در حال حاضر به ۲۳٫۷ میلیارد یورو در سال رسیده که بار سنگینی را به شرکتها و مردم آلمان تحمیل میکند. در این راستا کلمنس فوست رئیس موسسه اقتصادی (IFO) نیز میگوید اقتصاد آلمان دچار اشتباهات سیاستی» نشده است، بلکه دولت فدرال اشتباهات قبلی را تکرار کرده است دولت باید تصمیم بگیرد و به شرکتهای بزرگتر متعهد شده موانع بروکراسی را از جلوی پای آنها بردارد زیرا بخش بزرگی از این بوروکراسی، کاملاً بیمعنی است.
وی معتقد است با سخنرانی، کردن هیولای بروکراسی مهار نمیشود؛ یک راهحل میتواند استفاده از هوش مصنوعی و کاهش تشریفات اداری، باشد زیرا شما میتوانید بسیاری از کارهای اداری را در کوتاهترین زمان انجام دهید.
روانشناسی در حوزه اقتصادی
خانم مونیکا اشنیتزر در پایان میگوید همانگونه که لودویگ ارهارد صدراعظم سابق و" پدر معجزه اقتصادی آلمان" گفته است ۵۰ درصد از اقتصاد روانشناسی است؛ این که به صورت مستمر، وضعیت بد اقتصادی، وضعیت متشنج، جهان اشتباهات گذشته و غیره را به رخ هم بکشیم و به جنگ و درگیریهای بیپایان مشغول باشیم که به جز ضرر برای جذب سرمایهگذاری و کارآفرینی سودی ندارد؛ پس باید دنبال چاره بود.
باید توجه کنیم که روانشناسی در واقع بخش بسیار مهمی از اقتصاد است و عدم رعایت این اصل، در بیمیلی مصرفکنندگان و عدم تمایل شرکتها به سرمایهگذاری کاملاً مؤثر خواهد بود. لذا در سیاست مهم است که «حقایق را روی میز گذاشت» و «تحلیل بیوقفه ارائه داد ولی در عین حال نباید منجر به شیوع بدبینی شد. ما به واقعیتها و واقعگرایی نیاز داریم که منجر به انرژی مضاعف میشود.
*تهیهشده در معاونت بینالملل اتاق ایران