بازی پانزی اصطلاح جدیدی است که در فضای رسانهای و کارشناسی کشور منتشر شده است؛ این واژه که از Ponzi Scheme (برنامه پانزی) گرفته شده، نخستین بار در سال 1920 در ایالت بوستون آمریکا و پس از آنکه بازرگانی به نام چارلز پانزی با وعده پرداخت سودهای بالا به مردم، از آنها پولهای کلانی جمع میکرد و در نهایت به دلیل ناتوانی در تهیه سود مورد نظر سپردهگذاران، از اصل سرمایه سپردهگذاران جدید، سود سپردهگذاران قبلی را پرداخت میکرد، به این نام مشهور شد؛ این بازی تا آنجا پیش رفت که نهایتا چارلز پانزی ورشکست و دست وی رو شد. از آن پس چنین فعالیتی را بازی پانزی مینامند.
از آنجا که نرخ تورم تک رقمی است بسیاری از کسب و کارها سودی کمتر از 10 درصد به دنبال دارد، بسیاری از کارشناسان معتقدند وعده پرداخت سودهای بالای 20 درصد از سوی بسیاری از بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری از محل بازی پانزی تأمین میشود.
یک کارشناس بانکی در پاسخ به این پرسش که محل تأمین منابع مالی سودهای بانکها و مؤسسات مالی از کجاست؟ گفت: به موجب قانون بانکداری بدون ربا، بانکها مجازند از محل سپردههای مردمی و به وکالت از آنها، منابع مالی سپردهگذاران را در فعالیتهای بانکی سرمایهگذاری کرده و سود حاصل از آن را به سپردهگذار پرداخت کنند؛ ضمن اینکه مجازند تا حقالوکاله خود را نیز از این سود کسر کرده تا درآمدی برای بانک محسوب شود.
غلامرضا مصطفیپور مدیرعامل سابق بانک قرض الحسنه مهر ایران ادامه داد: از نظر بسیاری از مدیران و برنامهریزان، فعالیت بانکی به معنی پرداخت تسهیلات است که از محل سپردهها انجام میشود و از درآمد این فعالیت بانکی، به سپردهگذاران سود پرداخت میشود. با توجه به اینکه سود این فعالیت، بین 11 تا 18 درصد و نرخ حقالوکاله بانک 3 درصد است، بین 8 تا 15 درصد سود مابقی به سپردهگذار داده میشود.
مصطفیپور افزود: این روش، چیزی است که در قانون آمده؛ اما به دلیل عدم کارآیی برخی بانکها که عمدتا به دلیل سبک اشتباه سپردهگیری و رقابت کاذب مؤسسات مالی بر سر جذب سپرده، مدیریت ریسک پایین بانکها، هزینه بالای عملیات بانکی، بالا بودن قیمت تمام شده پول و بسیاری موارد دیگر بانکها به سود وعده داده شده دست نمییابند و حتی در مواردی، سود قطعی آنها از سود علیالحساب نیز کمتر میشود؛ از همین روست که بانکها برای جبران این کمبودها، به روشهای دیگری دست میزنند.
این کارشناس مسائل بانکی تصریح کرد: چنین وضعیت بحرانی بانکها که عمدتا ناشی از عدم بازپرداخت تسهیلات و معوقه شدن آنهاست، سبب میشود تا بانک پاسخگوی سپردهگذار نباشد؛ نتیجه آن همین وضعیت اخیر بانکها در تهیه صورت مالی غیر واقعی است که زیانده شدن بانک را به سودده بودن تغییر میدهد.
به گفته وی، در این حالت بانک برای فرار از ورشکستگی و بحرانی شدن اوضاع، مرتبا با دادن وعده سود بیشتر به سپردهگذار، او را مجاب به خارج نکردن سرمایهاش میکند و مرتبا ورشکستگی خود را به تعویق میاندازد. موسساتی نظیر میزان، ثامنالحجج، کاسپین و ... نیز با همین روش پیش رفتند که با بحران مواجه شدند.
مصطفیپور خاطرنشان کرد: بانکها به دلیل نظارت نصفه و نیمه بانک مرکزی کمتر میتوانند به چنین رفتارهایی دست بزنند، اما مؤسسات مالی و اعتباری به خصوص غیر مجازها برای رهایی از ورشکستگی وارد بازی پانزی میشوند.