بهنظر میرسد این دو نقیصه، نقطه شکنندگی سازمان مدیریت و برنامهریزی در دولت یازدهم شد؛ زیرا اگر گزارش جامع و پژوهشی درخصوص جایگاه سازمان تهیه میشد، امروز نیاز نبود در واکنش به برخی کاستیها در حوزه اداری و استخدامی مجددا به قالب گذشته بازگشت.
برنامه ششم زمانی میتواند نتایج مطلوبی داشته باشد که نظام تصمیمگیری کشور از وضعیت کنونی خود خارج شود و اقتصاد از زمین بازی جناحهای سیاسی تبدیل به زمینی برای بهبود معیشت و رفع مشکلات تولید شود.
محسن مهرعلیزاده، عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران از نظام برنامهنویسی در کشور میگوید. باید از آرمانخواهی به سمت واقعگرایی حرکت کنیم.
محمدرضا زهرهوندی، عضو هئیت نمایندگان اتاق ایران میگوید: «مدیریت فردمحوری ضدتوسعه است، ما باید در مدیریت توسعه، سیستممحور باشیم؛ اما در سیستم برنامهنویسی خود انقطاع تجربه داریم و تجربه دورهها به همدیگر منتقل نمیشود.
دولت در سال آخر حیات خود چه تصمیمهایی باید بگیرد و دولت قادر به انجام چه کارهایی است؟ فراهاد نیلی در این یاداشت به این سوال مهم پاسخ میدهد.
برنامهریزی اقتصادی و اجتماعی مستلزم شناخت نقاط قوت، ضعف و فرصتها و تهدیدات کشور است. تعیین اهداف برنامه با توجه به واقعیات فوق و با توجه به امکان دسترسی به منابع سرمایهگذاری، ارز موردنیاز، نیروی کار متخصص باید صورت گیرد.
معاون اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس میگوید: سند بودجه کشور فقط یک سند اقتصادی نیست و تمام دستگاهها در آن دخیل هستند؛ اما در ایران مدیران برنامهریزی دچار خطای استراتژیک هستند.