ضربه زدن به طبقه متوسط قابل جبران نیست و باید هوشیار بود. طبقه اول بهرهمند از تورم و تحریم و البته تمرکز اقتصادی دولت است که قیمتگذاری را رواج میدهد و طبقات پایین، زیر بار هزینهها کمر خم کردهاند.
تغییر اذهان در رابطه با نقش قیمت و طرزکار بازارها و معجزهای که بازارهای آزاد و بههممتصل و جهانیشده ایجاد میکنند، بزرگترین انقلاب فکری است که در یک جامعه میتواند رخ دهد.
بانک مرکزی وقتی برخورد تادیبی با بانکها میکند با اعمال جریمههای مالی، ناترازی آنها را تشدید میکند و این خود به اضافهبرداشت بیشتر میانجامد که نقض غرض است.
تخصیص ارز ترجیحی با کاهش قدرت بانکمرکزی در تنظیمبازار ارز، شکاف نرخ بازار آزاد و نرخ تثبیتی را بهصورت فزاینده افزایش میدهد. این شکاف رانت جذابی خواهد بود که منجر به بروز فساد گسترده در اقتصاد ایران میشود.
ابوالفضل روغنی گلپایگانی، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در یادداشتی به رویکرد برنامه هفتم توسعه درمورد توسعه صنعتی پرداخته و در مطابقت با سوابق رشد اقتصادی در دهه 90 نسبت به غیرعملی بودن این رویکرد هشدار داده است.
آنچه بریکس را برای ایران مهم کرده و دولتمردان آن را دستاوردهای ماندگار اقتصاد بینالملل میدانند، مفری برای دور زدن تحریمهاست؛ در حالیکه سنگین تحریمهای اقتصادی، دست ایران را از مزیتهای بریکس کوتاه میکند.
تحلیلگری نوعی کسبوکار است که این کسبوکار با داده، ادامه حیات مییابد. اگر دادهها محبوس باشند یا با تاخیر خیلی زیاد منتشر شوند، دست تحلیلگران از عرضه تحلیلهای بهنگام خالی خواهد بود.
وقتی تصمیمگیران کشور از مزایای تجارت آزاد چشمپوشی میکنند، وقتی اقتصاد را به تازیانه قیمتگذاری تعزیر میکنند و...، چطور میتوانیم از پیوستن به پیمانهای سیاسی و اقتصادی خوشحال باشیم و چه چیزی عایدمان میشود؟
برای رقابتیشدن بازار خودرو باید به بازارهای بینالمللی دسترسی داشت. تلاش برای منع یا ایجاد محدودیت برای واردات خودرو میتواند قدرت بازار قابلتوجهی برای واردکنندگان و مونتاژکنندگان داخلی داشته باشد.
در کشورهایی مثل ایران که سیستم نظارتی قوی ندارند، نمیتوان اطمینان کرد که تسهیلات داده شده به تولید، در محل واقعی استفاده شود. سیستم نظارتی توان کافی ندارد که جلوی این انحراف را بگیرد.