وضع موجود کشور و روندها از لحاظ مختلف، چه سطح زندگی، چه کیفیت زندگی و چه مدیریت امور مختلف، وضعیت نگرانکنندهای دارد. باید عاملان و مسببهای وضع موجود شناخته تا سیاستها و روشهای گذشته تغییر مسیر دهد.
اثربخشی اخذ عوارض از صادرات کالاها در شرایط فعلی تا مشخص شدن چارچوبها در بند اما و اگرهای بسیار است. سیاستگذار نباید در دام همیشگی تصمیمات خلقالساعه و سادهانگاری گرفتار شود.
وضع عوارض صادراتی باعث رشد صادرات و ایجاد ارزشافزوده بالاتر در صنایع نمیشود، بلکه تنها ثمره آن، کاهش انگیزه صادرکنندگان نسبت به صادرات کالا و ارزآوری بیشتر برای کشور خواهد بود.
اقتصاد ایران در مرز ابرتورم است و خطاهای فاحش سیاستگذاری میتواند تبعات هولناکی هم برای اقتصاد و هم برای سیاست به دنبال داشته باشد.
بانکداری زمانی معنا دارد که بنگاهی که ادارهاش میکنید، به واقع بانک باشد. ترازنامهاش بر اساس معیارهای جهانی کسری نداشته باشد و روزگار بانک بدون کمک مادر بانکها سرپا باشد.
برای حل مشکلات اقتصاد کشور باید مدیریت اقتصادی دولت از علل ابرچالشهای پیشرو مطلع باشد؛ سرمایه اجتماعی کشور تقویت و مناقشههای منطقهای و بینالمللی حل شود.
در چارچوب معادله تولیدمحوری، دولت باید سیاستگذار و تسهیلگر فضای کسبوکار و تامینکننده ثبات مولفههای اقتصاد کلان باشد و بخش خصوصی و نهادها و تشکلهای آن بازیگران اصلی این عرصه و میدان.
مهدی بخشنده، رئیس اتاق قزوین معتقد است: اقتصاد ایران در قرن جدید میتواند با تکیه بر منابع و ظرفیتها و در سایه تعامل شفاف و دوجانبه با اقتصاد جهانی، به بازیگری نقشآفرین تبدیل شود.
حرکت به سوی تولید دانشبنیان جهتگیری خوبی است؛ اما مقیاس این هدفگذاری سال نیست؛ دهه و نسل است.
اگر توافق برجام به سرانجام برسد، سرعت رشد صادرات چندبرابر خواهد شد. دولت برای افزایش تجارت خارجی باید به توسعه زیرساختها توجه کند.