اگرچه بیش از نیم قرن است سیاستگذاران ما با شمشیر چوبین ایدئولوژی به جنگ تورم رفتهاند و هر بار شکست خورده و دست از پا درازتر بازگشتهاند؛ اما هیچگاه متنبه نشدهاند.
فرهنگ حکمرانی اقتصادی، محدودیتهای ناشی از افت بیسابقه درآمدهای دولت در کنار تحریم بینالمللی، دولت را به سمت اقتصاد دستوری سوق میدهد یا اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار؟
آنچه بیش از همه مانع عملکرد بهینه سیستم بانکی است، مداخلات پی در پی در کار بانکهاست.
مسعود خوانساری معتقداست: دولت باید با ایفای نقش سیاستگذاری، پیشبرد اقتصاد را به بازیگران اصلی آن واگذار کند و برای رسیدن به توسعه و رشد، نقش تسهیلگری داشته باشد.
دولت در ایران نمیخواهد هیچ یک از انواع قدرت از نفوذش خارج شده و در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد؛ برای همین مشکلات بخش خصوصی و خصوصیسازی ادامه دارد.
افزایش تولید و عرضه بیشتر، چیزی نیست که بتواند در کوتاهمدت میسر شود. باید دولت ضمن پرداخت مطالبات بخش خصوصی، در سیاستهای سرمایهگذاری در تولید برق تجدیدنظر اساسی کند.
اگر ارادهای برای تقلیل کاهش هزینه دولت و پایداری بدهی با استفاده از ابزار اوراق باشد، میتوان به بهبود وضعیت اقتصادی امید داشت.
پایان کابینه آقای روحانی رسما رقم خورد. میگویند من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق. کسی که از مخلوق قدردانی نکند از خالق قدردانی نکرده است.
خیلی از مخالفان مشکلات را به رئیسجمهور احاله میدادند؛ اما به زودی خواهید دید که مساله به مراتب بزرگتر است. اقسام نهادهای نظارتی درست شده که جسارت اقدام را از مدیران میستاند.
آینده آبی ما سخت و دردناک است. اگر وضع موجود را ادامه دهیم، فرسایش تمدنی و بحرانهای بزرگتر از خوزستان امروز، زندگی را تهدید میکند؛ راه اصلاح هم سخت است.